آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات پسر مامان (آیدین)

پسر شیطون

1390/11/3 23:16
نویسنده : مامانی
323 بازدید
اشتراک گذاری

آیدین جون خیلی شیطون شدی حالا دیگه چهاردست و پا میری 

آیدین   و هر جا میرم دنبالم می آی میرم تو اتاقت کشو لباسهاتو تمیز کنم می یای اونجا لباسهاتو از کشو بر میداری

اتاق

 عوض اینکه کمک کنی همه جارو بهم می زنی پسر شیطونی شدی . امروز مامانی رفتم دندونامو درست کنم تو مطب آقای دکتر ساکت بودی پسر خوبی شده بودی آقای دکتر خوشش اومد گفت براش اسفند دود کنید منم اومدمو دود کردم حال ندارم سرم درد میکنه ولی با این حال گفتم یه چند خطی برات بنویسم از این کارهایی که میکنی الان دارم خاطره مینویسم اومدی پد موس و میکشی و مامان و اذیت میکنی با اسباب بازیهات بازی نمی کنی اومدی گیر دادی به لپ تاب ما از دست تو بلا چی کار کنیم ، خوردنی شدی بابا اینقدر بوست کرده لوپات قرمز شده قربونت برم پسرم .

موس

                               قربون شلوغ کاری هات

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان متین
7 بهمن 90 0:58
خاله جون اون موس کثیفه آخه نکن توی دهنت مریض میشیا خدایی نکرده