آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات پسر مامان (آیدین)

پارک

آیدین جون ٢٨/ دی /1390 با دختر خاله نگار  که 4  سالشه رفته بودیم پارک سرپوشیده مهستان اونجا نگار اسب برقی سوار شده بود تو هم دوست داشتی سوار اون بشی چون برات خیلی زوده و میترسیدم جلوی نگار سوارت کردیم و خیلی خوشت اومده بود از این به بعد میبرمت پارک سوار وسائل ها میکنم خیلی دوست داشتی الهی مامان فدای اون خنده هات بشه پسرم .   بعد از پارک شبو رفتیم خونه عزیز موندیم  5 شنبه که شب میخواستیم بیایم خونه خودمون نگار خیلی گریه کرد دوست نداشت بیایم خونه خودمون با کلی بهانه بالاخره  راضیش کردیم بعد از ما خاله میگفت  نگار خیلی گریه کرده بود چون تو رو خیلی دوست دا...
2 بهمن 1390
1