پیش از تو
پیش از تو
پیش از تو آبی آرام اجازه جاری شدن را نداشت
شقایق عاشق بود و اجازه دوست داشتن را نداشت
آسمان غمگین بود چاره ای جز گریستن نداشت
.... پیش از تو قلبها بی ستاره بود و تنها
....غروب بی افق بود و سپیده دم بی نور
....فاصله ها مبهم بود و رویاها حقیقتی تلخ
عشق احساس غریب بود و ابدیت بی مفهوم و پوچ
پیش از تو چشمها در حسرت یک نگاه عاشقانه بود و
چراغ ساحل آسودگی ها در بی کرانی دریا ناپدید می شد
پیش از تو نیازمند چیزی بودم که باورش کنم و توآمدی و
اکنون به برکت وجود توست که معنای واقعی عشق را درک کرده ام
آیدین جان
پسر عزیزتر از جانم پس بودنت در کنارم را همیشه می ستایم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی