آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات پسر مامان (آیدین)

13 بدر

1391/1/29 1:47
نویسنده : مامانی
763 بازدید
اشتراک گذاری

 112.gifسلام عشق مامان و باباخیلی خوشحالم که امسال 13 بدر پیش ما بودی امسالم مثل سالهای قبل با خانواده آقاجون و خالینا با هم بودیم صبح همگی با هم رفتیم که سیزدهمونو بدر کنیم آقا جون به خاطر شما و حسام خاله چادر مسافرتیشونو آوورده بودن چادرو باز کردن که  شما نی نی گولیی ها  داخل اون بخوابید حسام که رسیدیم خوابید  شکلکهای جالب آروین

و تو هم چون تو ماشین خوابیده بودی همین که پیاده شدیم بریم تو چادر گریه کردی ز    و خلاصه نخوابیدی نگار هم رفت بازی کرد 166.gif خوش به حال نگار تو هم به اون نگاه می کردی و حسودیت میشد الهی مامان قربونت بره منم روروئکتو برده بودم گذاشته بودم تو اون برای خودت روی زیر اندازه بازی میکردی و می یومدی ظرفی که داخلش تخمه بودو می ریختی ای پسر شیطون دوست دارم ناهارو که خوردیم خاله آش رشته رو بار کرد و اون لحظه که می خواستیم بخوریم سفره رو پهن کردیم بغل بابایی بودی داشتی آش میخوردی یه دفعه دیدیم خوابت برده و به بابایی گفتم ابراهیم آیدین خوابش برده اینقدر بامزه خوابت برده بود که حیف گوشیم پیشم نبود ازت عکس بگیرم . نگار هم با دایی جعفرودایی محمود و بابا ابراهیم و عمو حمید بادبادکشو 17317.gifهوا کردو قبل ناهار که هوا کرده بودند تو، تو آسمون دیدی و خوشت اومده بود یه کم که بزرگتر شدی برات میخرم .

ساعت 6 بعداظهر بود که همگی برگشتیم خونه عزیزینا و بعد از جمع و جور کردن وسایله ها و کمک کردن به عزیز رفتیم شبو خونه خودمون . اینم خاطره سیزده بدر امسال نازنین من دوست دارم قده آسمونای دنیا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان نورا
29 فروردین 91 9:46
خدا اين اقا پسر كوشولو رو حفظ كنه

عزيزم نورا رو بردم اتليه سها http://soha.torgheh.ir/



سلام ممنون از ادرستون
مامان سارا
29 فروردین 91 12:27
سلام.پسر کوشولوی نازی دارین ماشالا خدا حفظش کنه .به وب ما هم سر بزنید و با نظراتتون شادمون کنید


سلام ممنون از اینکه سر زدید

مامان متین
4 اردیبهشت 91 15:52